دین و همجنسگرایی: یک سوبرداشت تاریخی
چرا به اشتباه تصور میشود دین با همجنسگرایی مخالف است؟
در این کتاب میخوانیم:
همجنسگرایی در قرن هجدهم شناخته شد. این گزاره البته بدان معنا نیست که پیش از آن همجنسگرایان وجود نداشتند. در واقع در قرن هجدهم میلادی روانپزشکان دریافتند گرایش جنسی دیگری غیر از دگرجنسگرایی هم وجود دارد؛ مشخصه این گرایش تمایل عاطفی و جنسی رضایتمندانه به فردی «بالغ» از جنس موافق است. در ابتدا با این گرایش جنسی به عنوان یک بیماری برخورد شد. آنان میکوشیدند همجنسگرایان را «درمان» کرده و آنان را دگرجنسگرا کنند. در نهایت اما دریافتند که چیزی غیرطبیعی در همجنسگرایان وجود ندارد که بخواهد تغییر کند و این تغییر نیز امکانپذیر نیست. با این حال ادیان از گذشته دور برای آمیزش دو همجنس مجازات سنگینی در نظر گرفتهاند. این دو وضعیت را چطور میتوان با هم جمع کرد؟ یعنی چطور میتوان ادعا کرد اگر «مفهوم» همجنسگرایی تا قرن هجدهم ناشناخته مانده، اما صدها و بلکه هزاران سال پیش از آن، دینها برایش مجازات در نظر گرفتهاند؟ آیا دینها همجنسگرایی را میشناختند؟ و اگر این یک گرایش طبیعی است چرا باید برایش مجازات در نظر میگرفتند؛ آن هم مجازات مرگ! پاسخی که از تحلیل دقیق منابع اصلی دینی به دست میآید این است که دینها نیز همجنسگرایی را نمیشناختند. هربار مردان یا زنان همجنسگرا برای آمیزش با همجنسان خود مجازات میشدند در واقع قربانی سوبرداشتی بودند که از منابع دینی صورت میگرفت. از آنجا که دینها و متخصصانشان نمیدانستند گرایشی طبیعی به همجنس وجود دارد که افراد همجنسگرا با آن به دنیا میآیند، همجنسگرایان را با «لواطگران» اشتباه میگرفتند. در نتیجه آنها را به مجازاتی محکوم میکردند که در حقیقت برای لواطیان وضع شدهبود. اما تفاوت لواط با همجنسگرایی در چیست؟ و چرا باید همجنسگرایان قربانی این سوبرداشت میشدند؟ این پرسشی است که در این نوشتار بدان پاسخ خواهیم داد.
برای دانلود کتاب اینجا را کلیک کنید